loading...
سایت فرهنگی مذهبی نوید ۳۱۳
آخرین ارسال های انجمن
Admin بازدید : 289 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی نامه امام حسین علیه السلام

نام: حسین بن علی .

در انجیل مسمى به «طاب» و در تورات به «شبیر» است.

کنیه: ابوعبدالله و ابوعلى.

القاب: سیدالشهداء، سبط ثانى، سیّد شباب اهل الجنّة، سبط الأسباط، رشید، وفىّ، طیّب، سیّد، زکىّ، مبارک و….

منصب: معصوم پنجم و امام سوم شیعیان.

تاریخ ولادت: سوم شعبان سال چهارم هجرى.

برخى مورخان روز تولد آن حضرت را پنجم شعبان دانسته ‏اند. و برخى نیز سال تولد ایشان را سوم هجرى ذکر کرده‏اند.

محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى:امیرالمؤمنین، امام على بن ابی‏طالب بن عبدالمطلب (ع).

مادر: فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر اسلام (ص).

مدت امامت: از زمان شهادت برادرش، امام حسن مجتبى (ع)، در صفر سال ۵۰ هجرى تا محرم سال ۶۱، به مدت ۱۰ سال.

تاریخ و سبب شهادت: بعد از ظهر روز دهم (عاشورا) محرم سال ۶۱ هجرى به‏همراه تعدادى از نزدیکان، یاران و اصحابش در سرزمین کربلا با شمشیرهاى بران لشکریان عمر بن سعد که از سوى عبیداللّه بن زیاد (والى کوفه) و یزید بن معاویه (خلیفه شام) به جنگ آن حضرت آمده بودند، با وضع فجیعى به شهادت رسیدند. شهادت آن حضرت در سن ۵۷ سالگى بود.

محل دفن: کربلا، در سمت غربى رود فرات (کشور عراق کنونى).

همسران: ۱٫ لیلى، دختر أبى مره ثقفى. ۲٫ شهربانو، دختر یزدگرد سوم. ۳٫ رباب، دختر امرأالقیس. ۴٫ ام اسحاق، دختر طلحه تیمى. ۵٫ قضاعیه (ام جعفر). ۶٫ حفصه، دختر عبدالرحمن بن ابى بکر.

فرزندان: ۱٫ امام زین العابدین (ع). ۲٫ على اکبر، ۳٫ جعفر. ۴٫ عبدالله رضیع. ۵٫سکینه. ۶٫ فاطمه.

از میان فرزندان امام حسین (ع)، جعفر در زمان حیات پدرش وفات یافت و على ‏اکبر و عبدالله (معروف به على ‏اصغر) در کربلا شهید شدند و نسل آن حضرت تنها از طریق امام زین‏ العابدین (ع) زیاد گردید. برخى مورخان تعداد فرزندان امام ‏حسین (ع) را با ذکر نام‏ هاى على‏ اصغر، محمد و زینب، نه نفر دانسته ‏اند. همچنین در برخى کتب شیعه، دخترى به نام رقیه نیز براى آن حضرت ذکر شده که در سن سه سالگى در ایّام اسارت در شام، از اندوه فراق پدرش وفات یافت.

اصحاب ویاران :

یاران و اصحاب اباعبدالله الحسین (ع)، چه آنان که قبل از شهادت آن حضرت وفات یافته ‏اند و چه آنان که پس از شهادت ایشان از دنیا رفته ‏اند، بسیار زیادند. در این جا تنها نام آنانى را که در واقعه عاشورا به شرف شهادت نایل آمده‏ اند، ذکر میکنیم:

الف) بنى هاشم

۱٫ عباس ‏بن على، (‏ابوالفضل العباس “ع”).
۲٫ ابوبکربن على.
۳٫ محمد اصغربن على.
۴٫ عبدالله‏بن على.
۵٫ عبدالله اصغر بن علی .
۶٫ جعفربن على.
۷٫ عمربن على.
۸٫ عثمان بن على.
۹٫ محمدبن عباس بن على.
۱۰٫ عبدالله‏بن عباس بن على.
۱۱٫ على بن حسین (على اکبر).
۱۲٫ عبدالله رضیع (على اصغر).
۱۳٫ ابراهیم بن حسین.
۱۴٫ قاسم بن حسن.
۱۵٫ ابوبکربن حسن.
۱۶٫ عبدالله بن حسن.
۱۷٫ بشربن حسن.
۱۸٫ محمدبن عبدالله بن جعفر.
۱۹٫ عون بن عبدالله بن جعفر.
۲۰٫ عبیدالله بن عبدالله بن جعفر.
۲۱٫ مسلم بن عقیل.
۲۲٫ جعفربن عقیل.
۲۳٫ جعفر بن محمد بن عقیل.
۲۴٫ عبدالرحمان بن عقیل.
۲۵٫ عبدالله اکبر بن عقیل.
۲۶٫ عبدالله بن مسلم بن عقیل.
۲۷٫ عون بن مسلم بن عقیل.
۲۸٫ محمد بن مسلم بن عقیل.
۲۹٫ محمدبن ابى سعید بن عقیل.
۳۰٫ احمدبن محمد هاشمى. 

ب) غیر بنى هاشم

۳۱٫ ابراهیم بن حصین اسدى.
۳۲٫ ابو حتوف بن حارث اسدى.
۳۳٫ ابو عامر نهشلى.
۳۴٫ ادهم بن امیه عبدى.
۳۵٫ اسلم ترکى.
۳۶٫ امیة بن سعد طائى.
۳۷٫ انس بن حارث کاهلى.
۳۸٫ انیس بن معقل اصبحى.
۳۹٫ برید بن خضیر همدانى.
۴۰٫ بشر بن عبدالله خضرمى.
۴۱٫ بکربن حى تیمى.
۴۲٫ جابربن حجاج تیمى.
۴۳٫ جبلة بن حارث سلمانى.
۴۴٫ جنادة بن حارث سلمانى.
۴۵٫ جنادة بن کعب انصارى.
۴۶٫ جون، غلام ابى ذر.
۴۷٫ جوین بن مالک تمیمى.
۴۸٫ حارث بن امرئ القیس کندى.
۴۹٫ حارث بن نبهان.
۵۰٫ حباب بن حارث.
۵۱٫ حباب بن عامر.
۵۲٫ حبشى بن قاسم.
۵۳٫ حبیب بن مظاهر اسدى.
۵۴٫ حجاج بن بدر سعدى.
۵۵٫ حجاج بن مسروق جعفى.
۵۶٫ حرّبن یزید ریاحى.
۵۷٫ حلاس بن عمرو راسبى.
۵۸٫ حنظلة بن اسعد شبامى.
۵۹٫ حنظلة بن عمرو شیبانى.
۶۰٫ رافع، غلام مسلم ازدى.
۶۱٫ زاهر بن عمرو کندى.
۶۲٫ زهیر بن بشر خثعمى.
۶۳٫ زهیر بن سلیم ازدى.
۶۴٫ زهیر بن قیس بجلى.
۶۵٫ زیادبن عریب.
۶۶٫ سالم، غلام بنى مدینه.
۶۷٫ سالم،غلام عامر عبدى.
۶۸٫ سعد بن حارث انصارى.
۶۹٫ سعد، غلام على‏بن ابى‏طالب(ع).
۷۰٫ سعد، غلام عمروبن خالد.
۷۱٫ سعید بن عبدالله حنفى.
۷۲٫ سلمان بن مضارب بجلى.
۷۳٫ سلیمان، غلام امام حسین(ع).
۷۴٫ سواربن منعم نهمى.
۷۵٫ سوید بن عمرو.
۷۶٫ سیف بن حارث جابرى.
۷۷٫ سیف بن مالک عبدى.
۷۸٫ شبیب، غلام حارث جابرى.
۷۹٫ شوذب، غلام بنى شاکر.
۸۰٫ ضرغامة بن مالک.
۸۱٫ عائذ بن مجمع.
۸۲٫ عابس بن أبى شبیب شاکرى.
۸۳٫ عامر بن حسان طایى.
۸۴٫ عامر بن مسلم عبدى.
۸۵٫ عباد بن مهجر جهنى.
۸۶٫ عبدالاعلى بن یزید کلبى.
۸۷٫ عبدالرحمن ارحبى.
۸۸٫ عبدالرحمن بن عبد ربّه.
۸۹٫ عبدالرحمن بن عروه.
۹۰٫ عبدالرحمن بن مسعود.
۹۱٫ عبدالله بن ابى بکر.
۹۲٫ عبدالله بن بشر خثعمى.
۹۳٫ عبدالله بن عروه.
۹۴٫ عبدالله بن عمیر.
۹۵٫ عبدالله بن یزید عبدى.
۹۶٫ عبیدالله بن یزید عبدى.
۹۷٫ عقبة بن سمعان.
۹۸٫ عقبة بن صلت جهنى.
۹۹٫ عمارة بن صلخب ازدى.
۱۰۰٫ عمران بن کعب اشجعى.
۱۰۱٫ عمار بن حسان طائى.
۱۰۲٫ عمار بن سلامه دالانى.
۱۰۳٫ عمرو بن عبدالله جندعى.
۱۰۴٫ عمروبن خالد ازدى.
۱۰۵٫ عمرو بن خالد صیداوى.
۱۰۶٫ عبدالله بن بقطر.
۱۰۷٫ عمرو بن قرظه.
۱۰۸٫ عمرو بن مطاع.
۱۰۹٫ عمرو بن جناده.
۱۱۰٫ عمرو بن ضبیعه.
۱۱۱٫ عمروبن کعب (ابوثمامه صائدى).
۱۱۲٫ قارب، غلام امام حسین (ع).
۱۱۳٫ قاسط بن زهیر.
۱۱۴٫ قاسم بن حبیب ازدى.
۱۱۵٫ کردوس تغلبى.
۱۱۶٫ کنانة بن عتیق.
۱۱۷٫ مالک بن ذودان.
۱۱۸٫ مالک بن عبدالله جابرى.
۱۱۹٫ مجمع جهنى.
۱۲۰٫ مجمع بن عبیدالله.
۱۲۱٫ محمد بن بشیر حضرمى.
۱۲۲٫ مسعود بن حجاج.
۱۲۳٫ مسلم بن عوسجه اسدى.
۱۲۴٫ مسلم بن کثیر ازدى.
۱۲۵٫ مسقط بن زهیر تغلبى.
۱۲۶٫ منحج، غلام امام حسین (ع).
۱۲۷٫ موقع بن ثمامه اسدى.
۱۲۸٫ نافع بن هلال جملى.
۱۲۹٫ نصر، غلام امیرالمؤمنین، على (ع).
۱۳۰٫ نعمان بن عمرو راسبى.
۱۳۱٫ نعیم بن عجلان.
۱۳۲٫ واضح رومى.
۱۳۳٫ وهب بن حباب کلبى.
۱۳۴٫ یزید بن ثبیط کلبى.
۱۳۵٫ یزید بن زیاد کندى.
۱۳۶٫ یزید بن مغفل جعفى.
۱۳۷٫ قیس بن مسهر صیداوى.
۱۳۸٫ هانى بن عروه.
۱۳۹٫ عبدالله بن عفیف ازدى. 

اصحاب امام حسین (ع) بهترین یاران اهل بیت (ع) بودند؛ چه این که آنان دست از اهل و عیال خود کشیده و به یارىِ امامشان شتافتند و در معرکه نبرد، پیش‏مرگ رهبر خود شدند. با این که امام حسین (ع) در شب عاشورا بیعت خویش را از همه بازستاند و آنان را براى بازگشت مخیّر ساخت، اما آنان با نشاط و روحیه ‏اى وصف ‏ناپذیر ایستادگى کرده و گفتند: اگر ما را هفتاد بار بکشند، بدنمان را آتش بزنند و دوباره زنده کنند، دست از یارى تو نکشیده و از تو جدا نمى‏شویم. آرى، همین عشق و ایثار بود که تعداد اندک آنان را در برابر سپاه مسلح و مجهز سى هزار نفره عمر بن سعد، از بامداد تا عصر روز عاشورا، پایدار نگاه داشت.

زمامداران معاصر:
۱٫ پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، (۱۱-۱ق.).
۲٫ ابوبکر بن أبى قحافه (۱۳-۱۱ق.).
۳٫ عمر بن خطاب (۲۳-۱۳ق.).
۴٫ عثمان بن عفان (۳۵-۲۳ق.).
۵٫ امیرالمؤمنین، على بن ابى‏طالب (ع)، (۴۰-۳۵ق.).
۶٫ امام حسن مجتبى (ع)، (۴۱-۴۰ق.).
۷٫ معاویة بن ابى سفیان (۶۰-۳۵ق.).
۸٫ یزید بن معاویه (۶۴-۶۰ق.).

سه تن از زمامداران فوق، یعنى پیامبر اسلام (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن مجتبى (ع)، به امام حسین (ع) علاقه و محبّت شدیدى داشتند و آن حضرت نزد آنان از جایگاه ویژه‏اى برخوردار بود. امام حسین (ع)، که دخترزاده و سبط ثانى پیامبر اکرم (ص) بود، به همراه برادرش، امام حسن مجتبى (ع) در دامن پیامبر(ص) رشد و نمو کرد و هر دو از آغاز زندگانى خویش از سرچشمه وحى و رسالت سیراب شدند. آنان به دلالت آیه مباهله، از فرزندان پیامبر(ص) محسوب مى‏گردند.

پیامبر اکرم (ص) بارها با گفتار و کردار خویش، شدت محبت خود به امام حسن(ع) و امام حسین (ع) را به صحابه گوشزد نمود و آنان را به دوستى این دو ریحانه بهشت فراخواند. از آن حضرت نقل شده است که درباره امام حسن و امام حسین (ع) فرمود:

اَللَّهُمَ اِنّى اَحَبُّهُما فَاَحِبِّهُما وَاَحِّبَ مَنْ یُحِبِّهُما. (۱)

بارخدایا! من آن دو را دوست دارم، پس تو هم آنان را دوست بدار و با کسى که با آنان دوستى کند، دوست باش.

اما خلفاى بنى‏ امیه (معاویه و فرزندش ‏یزید) به‏مقام معنوىِ امام حسین(ع) و نزدیکى‏ اش به پیامبراسلام(ص) رشک برده و در پنهان و آشکار با وى دشمنى مى‏کردند و سرانجام نیز آن‏حضرت را در سرزمین کربلا با وضع فجیعى به ‏شهادت رساندند.

رویدادهاى مهم:

۱٫ تحمل مصیبت رحلت جدّش، پیامبر اسلام(ص)، در سال یازدهم هجرى.

۲٫ فشارهاى روانى مخالفان بر پدر و مادرش، پس از رحلت پیامبر اسلام (ص).

۳٫ تحمل مصیبت شهادت مادرش، فاطمه زهرا(س)، در سال یازدهم هجرى.

۴٫ همراهى با پدرش، امام على (ع)، در تصدىِ خلافت اسلامى و حضور در جنگ‏هاى جمل، صفین و نهروان.

۵٫ تحمل مصیبت شهادت پدرش، امام على (ع)، در محراب مسجد کوفه، در ۲۱رمضان سال چهلم هجرى.

۶٫ انتخاب برادرش، امام حسن مجتبى(ع) به خلافت امت اسلامى، پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع).

۷٫ خیانت سران نظامى و قومى و سپاهیان به امام حسن مجتبى (ع) و صلح اجبارى آن حضرت با معاویةبن ابى سفیان، در جمادى الاول سال ۴۱ هجرى.

۸٫ تحمل مصیبت شهادت برادرش، امام حسن مجتبى(ع)، در سال ۵۰ هجرى.

۹٫ نامه شیعیان بصره و کوفه به امام حسین (ع) پس از شهادت امام حسن مجتبى(ع) براى دعوت به رهبرى قیام علیه معاویة بن ابى سفیان و عدم پذیرش امام حسین(ع) به خاطر پایبندى به صلحنامه امام حسن مجتبى (ع).

۱۰٫ هلاکت معاویةبن ابى سفیان و جانشینى فرزندش، یزید بر منصب خلافت، در رجب سال شصت هجرى.

۱۱٫ نامه شدید اللحن یزید به والىِ مدینه، ولید بن عتبه، مبنى بر گرفتن بیعت از مردم، به ویژه ابا عبدالله الحسین(ع).

۱۲٫ امتناع امام حسین(ع) از بیعت با یزید بن معاویه و خروج از مدینه به همراه خاندن خود، در آخرین روزهاى رجب سال شصت هجرى.

۱۳٫ ورود امام حسین (ع) به مکه معظمه، در سوم شعبان سال شصت هجرى، و اقامت در آن‏جا تا هشتم ذى حجه همان سال (به مدت چهار ماه و پنج روز).

۱۴٫ جنبش سران و بزرگان شیعه در کوفه و دعوت آنان از امام حسین(ع) براى ورود به کوفه و رهبرىِ قیام علیه یزید.

۱۵٫ فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه از سوى امام حسین(ع)، براى فراهم آوردن زمینه قیام بر ضد امویان.

۱۶٫ ورود مسلم بن عقیل به کوفه، در پنجم شوال سال شصت هجرى، و بیعت بیش از هجده هزار نفر از شیعیان با او.

۱۷٫ نامه طرفداران بنى امیه در کوفه به یزید بن معاویه و آگاهى او از ورود مسلم‏بن عقیل و قیام شیعیان.

۱۸٫ فرستادن یزیدبن معاویه عبیدالله بن زیاد را به کوفه، براى نابودىِ قیام شیعیان.

۱۹٫ نامه امام حسین(ع) به رؤساى پنج قبیله بزرگ بصره و دعوت آنان به قیام علیه امویان.

۲۰٫ استجابت چهار قبیله بصره از قبایل بصره از دعوت اباعبدالله الحسین(ع) و اعلام یارى آن حضرت.

۲۱٫ خروج امام حسین (ع) از مکه معظّمه به عزم کوفه، در هشتم ذى حجه سال شصت هجرى.

۲۲٫ نبرد مسلم بن عقیل با لشکریان عبیدالله بن زیاد در کوفه و شهادت وى و هانى بن عروه در این واقعه، در نهم ذى حجه سال شصت هجرى (روز عرفه).

۲۳٫ برخورد قافله امام حسین (ع) با لشکریان حربن یزید تمیمى، در حوالىِ کوه «ذوحسم» و رفتار نیکوى اباعبدالله الحسین(ع) با لشکریان حر.

۲۴٫ رسیدن نامه عبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه به دست حربن یزید، مبنى بر سخت‏گیرى بر امام حسین(ع) و استقرار آن حضرت در بیابان خشک و بى آب.

۲۵٫ ورود قافله امام حسین (ع) به کربلا و نزول در آن مکان، در تاریخ دوم محرم سال ۶۱ هجرى، و استقرار لشکریان حربن یزید در برابر آنان.

۲۶٫ واگذارى فرماندهى سپاه کوفه به عمربن سعد، توسط عبیدالله بن زیاد، والى کوفه.

۲۷٫ ورود عمر بن سعد به همراهى چهار هزار مرد جنگى به کربلا براى مبارزه با امام حسین(ع).

۲۸٫ تجمع بیش از سى هزار مرد جنگى در کربلا براى نبرد با لشکریان امام حسین(ع).

۲۹٫ آمادگى لشکریان عمر بن سعد براى نبرد با امام حسین(ع)، در روز نهم محرم سال ۶۱ (روز تاسوعا) و درخواست مهلت امام حسین(ع) از عمربن سعد، در شب عاشورا.

۳۰٫ فرماندهى امام حسین(ع) و آرایش سپاه اندک خویش، در روز عاشورا، به سه بخش میمنه، به فرماندهىِ زهیر بن قین، میسره، به فرماندهىِ حبیب بن مظاهر، و پرچمدارى در قلب سپاه توسط عباس بن على (ع).

۳۱٫ پشیمانى حر و خروجش از سپاه عمر بن سعد و پیوستن به سپاه امام حسین(ع) و طلب بخشش از آن حضرت.

۳۲٫ آغاز نبرد گروهى بین سپاهیان امام حسین (ع) و سپاهیان عمر بن سعد، و کشته شدن قریب پنجاه نفر از یاران امام حسین (ع)، در میدان نبرد.

۳۳٫ خطبه‏ هاى مکرر امام حسین (ع) براى سپاهیان عمر بن سعد، براى پیش‏گیرى از جنگ و خون‏ریزى.

۳۴٫ مبارزه فردىِ یاران و اصحاب امام حسین (ع) با سپاهیان عمر بن سعد، و شهادت مظلومانه و قهرمانانه یکى پس از دیگرىِ آنان.

۳۵٫ مبارزه امام حسین (ع) با سپاهیان سیاه‏دل عمر بن سعد، و کشته شدن آن حضرت در میدان نبرد، به دست شمر بن ذى الجوشن (لعنة الله علیه).

۳۶٫ جدا کردن سرهاى شهیدان کربلا و غارت لباس‏ها و ابزارهاىِ شخصىِ آنان به دست سپاهیان عمر بن سعد.

۳۷٫ اسب دوانى بر بدن‏هاى شهیدان کربلا توسط سپاهیان عمر بن سعد.

۳۸٫ غارت خیمه‏ها و اسباب و وسایل شخصىِ بازماندگان قافله حسینى و به آتش کشیده شدن خیمه‏ هاى آنان به دست لشکریان عمر بن سعد.

۳۹٫ دفن کشته‏ هاى سپاهیان یزید به دست عمّال عمر بن سعد، و عریان گذاشتن بدن‏هاى شهیدان در سرزمین گرم کربلا.

۴۰٫ اسیر و آواره کردن باز ماندگان قافله حسینى (زنان، کودکان و امام زین ‏العابدین(ع)) و حرکت دادن آنان از کربلا به کوفه و از کوفه به شام، توسط سپاهیان عمر بن سعد.

۴۱٫ به خاک سپرده شدن بدن‏هاى شهیدان کربلا به دست گروهى از قبیله بنى اسد، در روز سیزدهم محرم سال ۶۱ هجرى.


۱٫ الإرشاد، ج‏۲، ص ۲۷؛ مناقب آل أبیطالب، ج‏۳، ص ۱۵۴٫

 

برگرفته شده از کتاب ” خاندان عصمت علیهم السلام ” تالیف سید تقى واردى

 

منبع» هیئت ثارالله

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
نظرسنجی
نظر شما کاربران و دوستان عزیز درمورد این سایت چیه؟
شما بیشتر به چه مطالبی علاقه دارید؟
انجمن سایت
آمار سایت
  • کل مطالب : 561
  • کل نظرات : 185
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 37
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 65
  • بازدید امروز : 144
  • باردید دیروز : 108
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 144
  • بازدید ماه : 3,472
  • بازدید سال : 30,346
  • بازدید کلی : 533,542
  • کدهای اختصاصی
    اوقات شرعی
    ابزار هدایت به بالای صفحه
    کانال ما در آپارات
    کانال ما در آپارات

    بنر و لوگوهای دوستان
    ریز نوشت

    امیرالمومنین علی(ع) خطاب به مالک:

    وَلاَ تَعْقِدْ عَقْداً تَجُوزُ فِيهِ الْعِلَلُ



    با دشمن پیمانی مبند که قابل تفسیر باشد.

    [نامه 53 تهج البلاغه]

    روز نوشت

    آقای روحانی عزیز!

    حالا که به خوبی و خوشی توافق انجام شد؛

    ما منتظر دلار 1200 تومانی،

    مرغ 1700 تومانی،

    پراید 5 میلیونی،

    وام های بانکی زودبازده،

    سکه طلای 400 هزار تومانی،

    یارانه ی 250 هزار تومانی،

    ثبات در بازار،

    رونق در کسب و کار،

    کاهش نرخ بیکاری،

    کاهش تورم،

    چرخیدن چرخ کارخانه های،

    چرخیدن سانتریفیوژها،

    چرخیدن چرخ زندگی مردم

    و تمامی وعده های 100 روزه ای که عدم اجرای آن را به مذاکرات گره زدید، هستیم!

    ریز نوشت 2

    حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی:
    ناگفته‌هایی از امام(ره) دارم که فعلا هم نخواهد گفت.


    حضرت روح الله:
    اكنون كه من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌كنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌ كه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.


    خرمشهر را خدا آزاد کرد؛

    نه کدخدا..

    خط امام..

    شما در صدد اين نباشيد كه منحرفين را راضى كنيد، در صدد اين باشيد كه منحرفين را اصلاح كنيد. منحرفين را بخواهيد راضى كنيد، شما را مى‌كشند به انحراف!
    [حضرت روح الله]

    کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم؛ ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند.

    اگر بند بند استخوان هایمان را جدا سازند،
    گر سرمان را بالای دار ببرند،
    اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند،
    اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت ببرند،

    هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی کنیم..
    [حضرت روح الله]

    شعرهای منتخب

    گرفته است سیاهی زمانه را در بر

    چنان شده ست که شیطان، نمی‌کند باور


    دوباره قصه‌ی تاریخ می‌شود تکرار

    دوباره قصه‌ی احزاب، باز هم خیبر

    ادامه...